ملاقات در شب بارانی | چند نکته درباره محمدحسین مهدویان و مرد بازندهاش
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۰۲۰۳۳
مسعود پویا؛ همشهری آنلاین: ۱) پرکارترین کارگردان سینمای ایران در یکدهه اخیر که در طول ۷سال، ۷فیلم بلند سینمایی (و به همراهش سریالی برای نمایش خانگی و مستندی بلند) ساخته است، در فیلمی که دوستدارانش انتظار داشتند قلمرو او باشد، در میانه سایهروشن قرار میگیرد. از سال۹۴ که محمدحسین مهدویان با «ایستاده در غبار» بهعنوان یک استعداد مطرح شد، تا امروز که «مرد بازنده» را روی پرده دارد، گویی هر اثر قرار بوده یا تجربه قبلی را تکمیل کند یا به سؤالات و شبهات آنچه در گذشته رخ داده پاسخ بگوید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهدویان مستحضر به پشتیبانی نهادهای قدرتمند کارش را شروع کرد و مشخصا از ۲سال پیش تصمیم گرفت، با تغییر مسیر، زاویه دوربینش را تغییر دهد. اگر با ایستاده در غبار، واقعنمایی، براساس استفاده از صدای آرشیوی در تلفیق با ساختاری بصری که نوعی مستند بازسازی شده بود، بهعنوان نسیمی تازه در عرصه پرتکرار دفاعمقدس تحویل گرفته میشد، در «ماجرای نیمروز» بهنظر میرسید با فیلمسازی تازهنفس در حیطه سینمای سیاسی طرفیم. مهارت در بازنمایی دهه۶۰ با استیل فیلمبرداری روی دست و با نگاتیو گریندار و نمایش هیجان در سال پرحادثه۱۳۶۰، مواجههای با تاریخ معاصر را پیشرو میگذاشت که پیش از آن مسبوق به سابقه نبود. «لاتاری» کوششی برای آغشتن سینمای خیابانی دهه۵۰ به شعارهای روز بود.
«ماجرای نیمروز: رد خون» در مقیاسی عظیمتر از قسمت اول، نقطه پایان بر یک دوران هم بود؛ دورانی که با ۲نقطه اوج مهدویان را مبدل به یکی از فیلمسازان شاخص دهه۹۰ کرد؛ فیلمسازی که بهصورت توامان موردتأیید نهادهای رسمی، تماشاگران و منتقدان قرار داشت. تلاش فیلمساز برای تنفس در فضایی تازه به ۲فیلم کاملاً بیربط به آثار اولیهاش منجر شد. «درخت گردو» قرار بود تصویری از فاجعه بمباران شیمیایی حلبچه بسازد ولی در غیبت عناصر دراماتیک و پرهیز از داستانگویی، بیشتر از هر چیز بر پرداخت احساساتی تکیه کرده بود.
«شیشلیک» هم بهعنوان عجیبترین فیلم کارنامه مهدویان، به نوعی حکم تجدیدنظر در فیلمهای قبلی فیلمساز را داشت و به نوعی واکنش به تحولات اجتماعی سیاسی جامعه در سالهای پایانی دهه۹۰ محسوب میشد. سریال «زخم کاری» حکم بازگشت به فضای آشنای فیلمساز (تریلر) همراه با نشانههایی آشکار از جامعه امروز را داشت. کارگردانی که مهارتش در خلق فضاهای دههشصتی باعث شهرت و اعتبارش شده بود حالا سراغ قصههای روز رفته بود. موفقیت زخم کاری بهعنوان سریالی پربیننده، بعد از شکست درخت گردو و به محاق رفتن شیشلیک (که نمایشاش در جشنواره سیونهم کمتر کسی را راضی کرد) میتوانست حکم تثبیت جایگاه مهدویان را بهعنوان فیلمسازی حرفهای و آشنا با ذائقه تماشاگر هم داشته باشد؛ سریالی که در آن گرایش به حال و هوای نوآر مشاهده میشد؛ گرایشی که به شکل پررنگتری در «مرد بازنده» دنبال شده است.
۲) جواد عزتی با گریم سنگین در نقش احمد خسروی، کارآگاهی که دنبال کشف رازهای پروندهای جنایی است؛ پروندهای که پیگیری خسروی در نهایت او را به آقازادهای فاسد میرساند. داستان معمایی پلیسی، حال و هوای نوآر با نورپردازی و فضاسازی و روایت داستان آدمهای مسئلهدار و بارانی که یکسره میبارد، قرار است در نهایت تصویری از شکست بسازد؛ شکستی که از زندگی شخصی ویران مأمور باهوش و باتجربه فیلم میآید. اختلاف نسلها بهعنوان یکی از تمهای مرد بازنده از طریق نمایش رابطه پرچالش خسروی با پسرش به نمایش درمیآید. فیلم با عناصر و نشانههایی آشنا کار میکند؛ با پیش بردن موفقیت حرفهای و شکست در زندگی خصوصی، با روایت داستانی معمایی و کنایههای سیاسی که در این سالها دستمایه فیلمها و سریالهای زیادی شده است.
مهدویان در مرد بازنده در ساختن تصویر مافیای متصل به قدرت، به کلیات بسنده میکند. کنایههایش هم که قرار است جسورانه بهنظر برسند، در نهایت در پس حل معمای جنایت، به تصویری میانجامد که نسبت به آنچه تماشاگر از فیلمی با این حال و هوا انتظار دارد، دچار ابهام و گرفتار کلیگویی و در نتیجه پایینتر و محافظهکارانهتر از انتظاری است که فیلم در مخاطب برمیانگیزاند.
۳) تنهایی قهرمان عدالتخواهی که یکتنه پیش میرود، با تأکید فیلمساز بر این تکافتادگی و فاصله گرفتن از جمع ناهمگون، قرار بوده برگ برنده مرد بازنده در این نوآر ایرانی باشد. این تنهایی تراژیک در کنار التهابی که فیلمساز با روایت داستانی پلیسی با زمینههای اجتماعی بهدنبال خلقش است، میباید تماشاگر را درگیر و همراه با احمد خسروی کند. میزان توفیق در برقراری این ارتباط، میتواند تعیینکننده موفقیت یا ناکامی فیلم هم باشد.
۴) مهدویان در مرد بازنده هم میخواهد به علایق شخصی (مثلا فیلمهای ملویل) بپردازد، هم قصه روزگار را بگوید (مانند اشاره به فساد آقازادهها و انتقاد اجتماعی از سیستم) و هم با مهارت اجرایی و خلق لحظههای سینمایی کار را پیش ببرد. مرد بازنده تا حدودی همه اینها هست، بیآنکه بتواند تاثر عاطفی و درگیری حسی مخاطب با اثر برسد. نتیجه اینکه فیلم وقتی به انتها میرسد، همهچیز با خروج از سالن سینما کاملا تمام میشود. مشکل مرد بازنده این است که همهچیز معمولیتر و میانمایهتر از آن است که بتواند نقطه تمایزی ایجاد کند و حسی بیافریند؛ کاری که فیلمهای اولیه مهدویان انجام میدادند.
کد خبر 673277 برچسبها کارگردانان سینمای ایران فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران محمدحسين مهدويانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: کارگردانان سینمای ایران فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران محمدحسين مهدويان مرد بازنده فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۰۲۰۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این صدا سالها در رادیو درخشید/ یک نکته درباره «حشاشین»
خبرگزاری مهر-گروه هنر-عطیه مؤذن؛ «هفت روز سیما» عنوان یک بسته خبری-تحلیلی است که در پایان هر هفته به بازخوانی متن و حاشیه اتفاقات خبری صدا و سیما و شبکه نمایش خانگی میپردازد. همچنین در این بسته، نیمنگاهی هم به شایعات و اخبار غیررسمی داریم و در تلاش هستیم در کوتاهترین زمان ممکن از مهمترین اخبار هفته در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی باخبر شوید.
امروز پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ماه میتوانید با شماره ۱۴۷ بسته خبری «هفت روز سیما» همراه شوید.
چهره هفته؛ مسعود اسکویی
معدود چهرهها و حرفهایهای رادیو هستند که تا آخر عمرشان در همین رسانه مانده و به آن وفادار می مانند. بسیاری از این رادیوییها به دلایل مختلف بعد از مدتی به تلویزیون و یا حتی دیگر مدیوم های رسانه ای می روند. مسعود اسکویی گزارشگر و گوینده پیشکسوت از جمله همین حرفه ای های استثنایی بود که مدتی در حوزه گزارشگری ورزشی فعالیت کرد و سپس به رادیو رفت و سال ها در پشت میکروفن های رادیو صدایش درخشید.
اسکویی شاگردان بسیاری را هم در رادیو تربیت کرد و به صدای خاص رادیو معروف بود. وی از سال ۶۰ به بعد به رادیو رفت و مسابقات ورزشی را گزارش می کرد. او قدیمی ترین مجری کارشناس و گوینده ورزشی صداوسیما بود که دوره تهیه کنندگی برنامه های تلویزیونی را در آلمان گذراند.
هنرمندان و گویندگان رادیو نسلی از فعالان را تربیت کرده اند اما کمتر شناخته شده اند و کمتر این اقبال را داشته اند که در مقابل دوربین های تلویزیون به چهره بدل شوند. مسعود اسکویی البته جزو نامدارها بود که از او هم تصویر اندکی در رسانه ها وجود دارد و بیشترین ویدیوهایی که در این چند روز از او دیده شد به برنامه های «چهل تیکه» و «خندوانه» مربوط می شد که باز هم غنیمتی است.
گمانه زنی هفته؛ غیبت بهرام افشاری از پایتخت
یکی از شخصیت های «پایتخت» که در فصل های اخیر در کنار تیم حضور داشت و بازی او به چشم آمد بهرام افشاری با نقش بهتاش بود.
یکی از رسانه ها این هفته خبر داد که بهرام افشاری در فصل جدید «پایتخت» حضور ندارد و بعد گزارش های ویژه ای در فضای مجازی منتشر شد و از چرایی این غیبت پرسش کردند.
برخی نیز نبود او در این سریال را با هوتن شکیبا مقایسه کردند که اگرچه در سینما و در فیلم های سینمایی بعد از «لیسانسه ها» به یک ستاره بدل شد و نقش های اصلی بازی کرد اما بعد از آن دوباره با «فوق لیسانسهها» به تلویزیون بازگشت و عوامل سریالی را که خود از شخصیت های اصلیاش بود تنها نگذاشت.
به این ترتیب بهرام افشاری این هفته به سوژه چندین گزارش خبری بدل شد و رسانه ها از همین زاویه او را رصد کردند. تمرکز بیش از حد برخی روی این موضوع هم کمی چالش برانگیز شد که ممکن است پروپاگاندایی برای این بازیگر بفروش این روزهای سینمای ایران باشد یا این که صرفاً یک مطالبه؟!
بهرام افشاری از سال گذشته با فیلم «فسیل» توانست به یک پدیده بدل شود و امسال هم فروش خوب «سال گربه» نشان داد که موفقیت فیلم های او چندان هم بی ربط به حضورش هم نیست.
حاشیه هفته؛ ممنوعیت حشاشین
سریال «حشاشین» مدتی است که به سوژه بحث برانگیزی بدل شده است. این سریال سوژه خود را روی حسن صباح گذاشته است که رهبر فرقه اسماعیلیه است. سریالی که در مصر ساخته شده و هزینه زیادی هم در میان سریال های عرب زبان برای تولیدش صورت گرفته است.
نگاه سریال به ایران و حتی رویکردهای نهایی آن در معرفی ایران در منطقه و پیوند زدن با برخی مسایل روز باعث شد تا سریال به دلیل آنچه تحریف از طرف ساترا اعلام شد، ممنوع شود.
پیمان جبلی رییس صداوسیما نیز در پی این حواشی به حذف سریال «حشاشین» از شبکه نمایش خانگی واکنش نشان داد و گفت: ساترا مسؤولیت دارد که جلوی هر آنچه که محتوای تحریف شده است و به فهم و درک اجتماعی لطمه میزند و افکار عمومی را منحرف میکند، بگیرد.
این سریال که در برخی سکوها و پلتفرم ها عرضه می شد با اعلام ساترا از این سکوها حذف شد. به این ترتیب دو روز بعد از ابلاغ نظر شورای صدور مجوز ساترا در خصوص ممنوعیت پخش «حشاشین» از سکوهای نمایش خانگی ایران، فیلیمو هم این سریال را از روی خروجی خود حذف کرد.
یک نکته نسبت به چنین آثاری اطلاع رسانی تحلیلی به دور از جنجال است. اعلام ممنوعیت صرف در چند روز گذشته بیشتر باعث شد این سریال بر سر زبان ها بیفتد و مخاطب بخواهد این مجموعه را ببیند و صرفاً بر هیجان دیدن سریال افزوده شود. در کنار این اعلام ممنوعیت اما ساترا لازم است با نگاهی آسیب شناسانه تر درباره این مجموعه و حتی تحریف های آن سخن بگوید.
خبر هفته؛ فعلاً «نون.خ ۶» نداریم
سوال اولیه از همه برنامه سازان، تهیه کنندگان و کارگردانان در انتهای پخش یک اثر باکیفیت و غنی این است که آیا این آثار فصل جدیدی خواهند داشت یا خیر. با همین رویکرد اولین سوال بعد از پایان پخش سریال ها همین است که به فصل بعدی هم می رسند؟
به ویژه سریال هایی مثل «پایتخت»، «نون.خ» و «زیرخاکی» که بعد از چند فصل هم محبوبیت کسب کرده اند و هم طرفدارانی پیدا کرده اند که مشتاقانه منتظر هر فصل از این سریال ها هستند.
در نشست خبری «نون.خ» که این هفته برگزار شد یکی از سوالات از مهدی فرجی تهیه کننده سریال همین بود که قرار است این مجموعه فصل بعدی داشته باشد یا خیر. فرجی هم با اشاره به پست سعید آقاخانی بیان کرد که این فعلاً پایان «نون.خ» است و قرار نیست سریال فصل جدیدی داشته باشد.
سریال «نون.خ» به کارگردانی سعید آقاخانی و تهیه کنندگی مهدی فرجی در پنج فصل تاکنون ساخته شده است و فصل پنجم با اقبالی بیشتر نسبت به فصل قبل توانست امسال در صدر سریال های پربیننده تلویزیون قرار بگیرد.
این فصل علی رغم حواشی ای که داشت برگ برنده های مختلفی رو کرد؛ هم سراغ یک قومیت دیگر رفت و باعث شد سریال یک بار دیگر تنوع مناطق مختلف ایران را به نمایش بگذارد و هم با پرداخت به صنایع دستی بار فرهنگی سریال را بالا برد.
این مجموعه در عین حال تلاش کرد در مناطقی مثل سیستان و بلوچستان فارغ از زیبایی های طبیعت این خطه از کشور، محرومیت های آنها را هم به تصویر بکشد و یا کولبرها را به دل قصه بیاورد.
پیشنهاد هفته؛ جعبه سیاه
برنامه «جعبه سیاه» با اجرای امیر عضد در ایام ماه مبارک رمضان از آنتن شبکه افق پخش شد و عجیب است که هیچ اطلاع رسانی برای این برنامه نشد. این چند روز اما وایرال شدن برخی ویدیوهای این برنامه باعث شد بیشتر در کانون توجه قرار بگیرد.
یکی از ویدیوهایی که این هفته باعث شد این برنامه مورد توجه واقع شود گفت و گو با احمد ابوالقاسمی قاری قرآن و داور «محفل» بود که درباره علاقه اش به موسیقی می گفت و ضمن یاد کردن از محمدرضا شجریان از علیرضا قربانی و نسبت فامیلی خود با او گفت که باعث شده در کنسرت هایش هم حضور داشته باشد.
همین بخش از برنامه باعث شد خیلی ها نسبت به برنامه کنجکاو شوند و بخواهند در جریان دیگر قسمت های آن قرار بگیرند.
هرچند «جعبه سیاه» برنامه رمضانی شبکه افق بود و پخش اصلی آن به پایان رسیده است اما بازپخش برنامه از شبکه افق در پنجشنبه شب ها ادامه دارد.
امیر عضد اجرای گفتوگوها را بر عهده دارد و داوود مرادیان تهیه کننده است.
کد خبر 6095094 عطیه موذن